گروهی از صاحبان فضل و علم و موجّهان یاران امیرالمؤمنین(ع) نزد ایشان رفتند و گفتند: یا امیرالمؤمنین برای ما این مهدی را وصف کن زیرا که دلهای ما مشتاق ذکر اوست. پس آن حضرت فرمود: اوست که صاحبِ رویی مانند ماه و نورِ پیشانی و درخشندگی دارد و صاحبِ نشانه و خالی است، داناست در حالتی که کسی از بشر او را تعلیم نداده و خبردهنده است به آنچه خواهد بود و خواهد شد پیش از آنکه تعلیم داده شود. گروه مردم، آگاه باشید به درستی که حدود دین در میان ما برپا شد و عهد آن از ما گرفته شد. آگاه باشید به درستی که مهدی طلب قصاص میکند از کسی که نمیشناسد حقّ ما را و او گواه بر حقّ و خلیفة خداست بر خلق او، نام او مانند نام جدّ او رسول خدا(ص) است پسر حسن بن علی [امام عسکری]، از اولاد فاطمه و از ذرّیة فرزندم حسین است... پس چون قیام کند جمع میشوند به سوی او یارانش، که به شمار اصحاب بدر و اصحاب طالوتند و ایشان 313 نفرند که همة آنها شیرانی هستند که از کمینگاههای خود بیرون آیند مانند پارههای آهن اگر ایشان اراده کنند که کوههای سخت را از جا بکنند هر آینه آنها را از جاهای خود میکنند، پس ایشانند کسانی که به یگانگی، خدا را پرستش میکنند. در شبها مانند زنان جوانمرده از ترس خدا و خشیّت او نمازگزارند و روزهدارانند در روز. دلهاشان با هم جمع و یکی است در دوستی کردن با همدیگر و پند دادن به یکدیگر، آگاه باشید که من هر آینه میشناسم نامهای ایشان و شهرهای ایشان را.
سپس به این صورت فرمودند:
از بصره: علی و محارب
از کاشان: عبدالله و عبیدالله
از مهجم (حدود یمن): محمّد، عصر و مالک
از سند: عبدالرحمن
از هجر: موسی، عبّاس
از کور (از توابع بصره): ابراهیم
از شیرز: عبدالوّهاب
از سعداوه (قریهای در حجاز): احمد، یحیی و فلّاح
از زید (از توابع شام یا محلی از لحسا): محمّد، حسن و فهد
از قبیلة حمیر: مالک و ناصر
از شیراز: عبدالله، صالح، جعفر و ابراهیم
از عَقر (نزدیک کربلا): احمد
از منصوریه: عبدالرّحمن و ملاعب
از سیراف: خالد، مالک، حوقل، ابراهیم
از خونج (قریهای میان مراغه و زنجان): محروز و نوح
از ثَقب: هارون
از سِنّ: مقداد و هود
از هونین: عبدالسّلام، فارس و کلیب
از رهاط: جعفر
از عُمّان: محمّد، صالح، داوود، هواشب، کوش، یونس
از عمّاره (یکی از شهرهای عراق): مالک
از جماره (از شهرهای عراق): یحیی و احمد
از کرمان: عبدالله
از صنعای یمن: جبرئیل، حمر، یحیی و سمیع
از عدن: عون و موسی
از تنجویه (جزیرهای بزرگ که در آن است پادشاه زنبگار): کوثر
از همدان: علی و صالح
از انطائف: علی، سبا و زکریّا
از هجُر: عبدالقدوس
از خط: علی و مبارک
از جزیرة اوال (بحرین): عامر، جعفر، نصیر، بُکیر و لیث
از کَبش(جانب غربی بغداد): محمّد یا فهد
از جدّه: ابراهیم
از مکّه:عمرو، ابراهیم، محمّد و عبدالله
از مدینه: علی، حمزه، جعفر، عبّاس، طاهر، حسن، حسین، قاسم، ابراهیم و محمّد
از کوفه: محمّد، غیاث، هود و عتاب
از مرو: حذیفه
از نیشابور: علی و مهاجر
از سمرقند: علی و مجاهد
از کازرون: عمر، معمّر و یونس
از شوش: شیبان و عبدالوّهاب
از شوشتر: احمد و هلال
از ضیق(از دهات یمامه): عالم و سهیل
از طائف یمن: هلال
از مرقیّه (قطعهای در ساحل حِمص): بشر و شعیب
از بَرعه (نزدیکیهای طائف): یوسف، داوود و عبدالله
از عسکر (از نواحی خوزستان): طیب و میمون
از واسط: عقیل
از بغداد: عبدالمطّلب، احمد و عبدالله
از سرّمن رای: مرائی و عامر
از سهم (از قراء اندلس): جعفر
از سیلان (جزیرهای بزرگ میان هند و چین): نوح، حسن و جعفر
از کرخ (بغداد): قاسم
از نَوبه: واصل و فاضل
از قزوین: هارون، عبدالله، جعفر، صالح، عمر، لیث، علی و محمّد
از بلخ: حسن
از مراغه: صدفه
از قم: یعقوب
از طالقان: صالح، جعفر، یحیی، هود، فالح، داود، جمیل، فضیل، عیسی، جابر، خالد، علوان، عبدالله، ایّوب، ملاعب، عمر، عبدالعزیز، لقمان، سعد، قبضه، مهاجر، عبدون، عبدالرحمن و علی
از سجار (دهی است از دهات نور در بیست فرسخی بخارا): اَبان و علی
از سرخس: ناجیه و حفص
از انبار (عراق): علوان
از قادسیّه: حصین
از دَورَق (از شهرهای خوزستان نزدیک رامهرمز): عبدالغفور
از حبشه: ابراهیم، عیسی، محمّد، حمدان، احمد و سالم
از موصل: هارون و فهد
از بَلقا (جلگهای از جلگههای دمشق میام شام و وادی القری): صادق
از نصیبین: احمد و علی
از سِنجار (از نواحی جزیره سه روز راه فاصله است تا موصل): صادق یا محمّد
از خِرشان (در بیضاء): تکیّه و مُسنون
از ارمنیه: احمد و حسین
از اصفهان: یونس
از ذهاب: حسین
از ری: مجمع
از دیار: شعیب
از هرات: نهروش
از سلماس: هارون
از تفلیس: محمّد
از کُرد: عون
از حبش: کثیر
از خلاط: محمّد، جعفر
از شوبک (از بلاد شام): عُمیر
از بیضا: سعد و سعید
از صیغه: زید، علی و موسی
از قبیلة اوس: محمّد
از انطاکیه: عبدالرّحمن
از حلب: صبیح و محمّد
از حِمص: جعفر
از دمشق: داود و عبدالرّحمن
از رمله: طلیق و موسی
از بیتالمقدّس: بُشر، داود و عمران
از عسقلان: محمّد، یوسف، عمر، فهد و هارون
از عرب عنیزه: عمیر
از عکّا: مروان و سعد
از عرفه(نام بلادی چند است): فرّخ
از طبریّه: فلیح
از بُلُست (از دهات اسکندریه): عبدالوارث
از فسطاط (نزدیک مصر):احمد، عبدالله، یونس و طاهر
از بالیس (شهری در شام میان حلب و رقّه): نصیر
از اسکندریه: حسن، محسن، شبیل، شیبان
از جبلاللکام (محلّی مشرف بر انطاکیه در لبنان): عبدالله، عبیدالله، بحر، قادم و طالوت
از سادَه (محلّی در یمامه): صلیب، سُعدان و شبیب
از افرنج (فرانسه): علی و احمد
از یمامه: ظافر و جمیل
از مُعاذه (محلّی نزدیک کوههای اُذقِیَه از بنی قُشیر): سوید، احمد، محمّد، حسن، یعقوب، حسین، عبدالله، عبدالقدیم، نعیم، علی، حیان، ظاهر، تغلب و کثیر
از اَلُومه (از دیار هذیل): معشر
از عبادان: حمزه، شیبان، قاسم، جعفر، عمرو، عامر، عبدالمهیمن،عبدالوارث، محمّد و احمد
از یمن: جبیر، حویش، مالک، کعب، احمد، شیبان، عامر، عمّار، فهد، عاصم، حَجرش، کلثوم، جابر و محمّد
از بادیهنشینهای مصر: عجلان و درّاج
از بادیهنشینهای اعقیل: منّبه، ضابط و غربان
از بادیهنشینهای اغیر: عمرو
از بادیهنشینهای شیبان: نهراش
از قبیلة تمیم: ریّان
از بادیهنشینهای قُسیّن (نواحی کوفه): جابر
از بادیهنشینهای کلاب: مطر
از موالی اهل بیت(ع): عبدالله، مخِنف و براک
از موالی انبیاء: صباح، صیاح، میمون و هود
از دو مرد غلام: عبدالله و ناصح
از حلّه: محمّد و علی
از کربلا: حسین، حسین و حسن
از نجف: جعفر و محمّد
شش نفر از ابدال که نام همة آنها عبدالله است
:: برچسبها:
313 یار امام زمان عج از زبان امام علی بن ابی طالب ع ,
313 یار امام زمان عج از زبان امام علی بن ابی طالب ع ,
313 یار امام زمان عج از زبان امام علی بن ابی طالب ع ,